
به گزارش سایت رسمی فدراسیون فوتبال،در شماره چهارم مجله فدراسیون فوتبال آمده است:
۲۴ آبان 1380. ایران. ورزشگاه آزادی شهر تهران:
جای سوزن انداختن نبود. ایرلند سه تغییر در ترکیب خود به وجود آورده بود اما پیرمرد کروات با همان 11 بازیکن قبلی تیمش را روانه میدان کرد و تا آخرین لحظه تغییرشان نداد. ملیپوشان از همان ابتدا یکپارچه حمله بودند و ایرلند فقط برای نخوردن گل وارد جهنم آزادی شده بود. جدیترین موقعیت نیمه نخست بازهم نصیب علی کریمی شد. ضربه سر او از محوطه 6قدم با فاصله اندک راهی اوت شد.
در نیمه دوم سکوهای ملتهب آزادی بازیکنان را بیش از پیش احساسی کرده بود. شوت کریم باقری با سیو تماشایی شی گیون به کرنر رفت؛ با این حال، گلر ایرلندی با کلینشیت به خانه برنگشت. یحیی گلمحمدی در دقیقه 91 روی ارسال مهدی مهدویکیا از سمت راست با ضربه سری غیر قابل مهار گل اول ایران را به اتمام رساند و طلسم دروازه تیم سبزپوش را شکست ولی برای زدن گل دوم فرصتی باقی نمانده بود. صدای سوت ویلیام ماتوس وِگای کاستاریکایی به صدا درآمد. بلاژ و شاگردانش مغموم بودند؛ یحیی با اشک دوان دوان به سوی رختکن رفت و ایرلندیها با سرمربی خود به شادی مشغول بودند. مککارتی چندی پیش، از آن بازی و جو ورزشگاه آزادی به عنوان یکی از ترسناکترین و هیجانانگیزترین لحظات زندگیاش یاد کرد. میروسلاو هم از ایران رفت و نتوانست مانند جام جهانی 98 حضوری مجدد در جام جهانی داشته باشد.
نسل دوستداشتنی فوتبال ایران در عین شایستگی و با وجود تلاشی ستودنی در غروبی پاییزی از رسیدن به جام جهانی 2002 باقی ماند. آنها نتوانستند حماسهای شبیه به ملبورن بسازند اما بازندههایی سربلند بودند. بازندههایی که ستارههای لیگ جزیره را تا آستانه دره پیش بردند و عذابشان دادند. آن تیم به مانند فصل پاییز بود. زیبا و در عین حال حزنانگیز.